loading...
سایت عاشقانه
Ali بازدید : 44 سه شنبه 20 اسفند 1392 نظرات (0)

 

به نیمکتش نگاه میکنم ، پنج ردیف از من جلوتر ، چقدر موهای طلاییشو دوست دارم ، برمیگرده و نمره ی صدشو نشونم میده و میخنده ، چقد دوست دارم مال من باشه ، میخواستم همونجا بهش بگم دوستش دارم ولی ...روم نشد !

جشن فارغ التحصیلیه ، 
میاد طرفم و مدرکشو جلو چشام تکون تکون میده ، بهم میگه : تو بهترین دوست منی . سرش رو میاره بالا و گونه ام رو میبوسه ، میخواستم همونجا بهش بگم دوستش دارم ولی...روم نشد !


پدرشو از دست داده ، دیگه تنهای تنهاست ، تو کلیسا بغلم میکنه ، میگه : حالا دیگه فقط تو رو دارم . گونه ام رو میبوسه ، اشک هاش صورتمو خیس میکنه ، میخواستم همونجا بهش بگم دوستش دارم ولی... روم نشد.


نصفه شبه ، بهم زنگ میزنه ، داره گریه میکنه ... میگه پسره تنهاش گذاشته ، میخواد برم پیشش ، میرم خونه اش ، سرشو میذاره رو شونه ام و گریه میکنه ، میخواستم همونجا بهش بگم دوستشدارم ولی ... روم نشد

رو صندلی کلیسا خشک شدم ، دارم یخ میزنم ، من دوستش داشتم و اون حالا داره ازدواج میکنه ، دلم میخواست همونجا داد بزنم که دوستش دارم ولی... روم نشد . 


امشب هوا بارونیه ، بازم تو کلیسام... ولی اینبار همه ساکتن ، به تابوتش خیره شدم ، هیچی نمیگفتم ، دفتر خاطراتش هنوز تو دستمه ، دفتر خاطراتی که از توی اتاقش پیدا کرده بودم ، توش نوشته بود : بارها خواستم بهش بگم دوستش دارم ولی... روم نمیشه ، کاش اون یه روز بهم بگه دوستم داره...



Ali بازدید : 33 سه شنبه 20 اسفند 1392 نظرات (1)
http://s1.freeupload.ir/i/00002/dmp7jtisrxn1.jpg

 

در یك روز بزرگ مرد بزرگ روی پل بزرگی ایستاده بود و سینه به دیوار بزرگ پل بزرگ داده بود . نگران ، نگران از تنهایی بزرگ ؛ صدایی كوچك ، سكوت بزرگ او را در هم شكست ؛ پسر كوچكی قناری كوچكی به او داد و پسر كوچك رفت و تنها گفت : آب و غذای قناری كوچك فراموش نشود ، فصل آواز بزرگ قناری نزدیك است . مرد بزرگ چمدان بزرگش و قفس كوچك قناری را بر داشت و دریك خیابان بزرك قدم گذاشت . در كوچك خانۀ بزرگ خویش را باز كرد ؛ قفس كوچك را روی میز بزرگی گذاشت ؛ مرد بزرگ رو به روی قناری كوچك نشست و از قناری كوچك قطعه ای كوچك خواست ؛ آخر زندگی مرد بزرگ ناگهان كوچك شده بود ، رو به خاموشی بزرگی بود . قناری كوچك همچنان در سكوتی بزرگ و مرد در زمانی كوچك . مرد بزرگ به قناری كوچك گفت: از من گریستن بر نمی آید اما التماس كردن می دانم مرد بزرگ كوچك شد و التماس كرد ؛ التماسی بزرگ برای قطعه ای كوچك . قناری كوچك مثل عكس یك قناری مرده در قاب كوچك قفس بود ، با غمی بزرگ ... مرد بزرگ نعرۀ بزرگی كشید ( بخوان ، بخوان ! ای پرندۀ بی ترحم وگر نه تكه تكه ات می كنم ) و مرد بزرگ دست بزرگش را روی قلب كوچكش گذاشت . قلب كوچك مرد بزرگ در  زیر سكوت بزرگ قناری كوچك پیر شد . قلب كوچك مرد بزرگ در آستانۀ ایستادن بود قفس خالی ، قناری مرده و یك سرزمین پر از قناریهای كوچك با دردهای بزرگ و مردان بزرگ با قلبهای كوچك . فصل خواندن قناریهاست  .... قناریهای كوچك آنچنان بزرگ می خوانند كه هیچ بوی تند عطری آنطور در یك فضای كوچك نمی پیچد .............

Ali بازدید : 59 سه شنبه 20 اسفند 1392 نظرات (0)

 

من باشم و تو

. . . . .کنار دریا .

. . .صدای موج ها

. . . . .گرمی

آغوشت . . . . .

زند گی یعنی همین . . . .

آرامش . . . عشق . . . امنیت . . .

 

Ali بازدید : 34 سه شنبه 20 اسفند 1392 نظرات (0)



یادت ﺑﺎﺷﺪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ..

ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻣﯿﻤﺎﻧﺪ ،

ﺑﺮﺍﯾﺶ ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺗﻮ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﯾﺎ ﺯﺷﺖ ..

ﭼﺎﻗﯽ ﯾﺎ ﻻﻏﺮ ...

ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﻨﺖ ﻣﯽﺟﻨﮕﺪ

ﺑﺎ ﻫﺮ ﻭﺳﯿﻠﻪ ﻭ ﺍﺑﺰﺍﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﻡ ﺩﺳﺘﺶ ﺑﺎﺷﺪ..

ﺑﺮﺍﯼ ﻧﮕﻬﺪﺍﺷﺘﻨﺖ ،

ﺑﺮﺍﯼ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻮﺩﻥ ﻭ ﮐﻨﺎﺭ ﺗﻮ ﻣﺎﻧﺪﻥ ﻫﻤﻪ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﺪ ...

ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰﺵ ﻣﺎﯾﻪ ﻣﯽ ﮔﺬﺍﺭﺩ

ﺍﺯ ﺟﺎﻧﺶ ... ﻣﺎﻟﺶ ... شخصییتش ...

حتی ﺁﺑﺮﻭ ﻭ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﺵ ...

ﻓﻘﻂ ﻣﯿﺨﻮﺍﻫﺪ ﺗــــــﻮ ﮐﻨﺎﺭﺵ ﺑﺎﺷﯽ ...

Ali بازدید : 37 سه شنبه 20 اسفند 1392 نظرات (1)

 

 

Close together or far apart, you’re forever in my heart.

چه نزدیکم باشی چه دور ، همیشه در قلبمی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

To love is so startling it leaves little time for anything else.

دوست داشتن ناخوداگاه باعث می شود کمتر زمانی برای چیز دیگر باقی بماند

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

If you judge people, you have no time to love them.

اگر به چشم سبک و سنگینی به مردم بنگری زمانی برای دوست داشتن آنها نخواهی داشت

Ali بازدید : 37 دوشنبه 19 اسفند 1392 نظرات (0)
دوسـتم !

پـیراهنـم را بـزن بـالا ...

کـمرم را دیـدی ؟

نـترس چـیزی نـیست !...

ایـنها فـقط جـای خـنجرنـد ، مـن نـفهمیـدم در رفـاقـت چـه شد !

 

" تــو مـواظـب بــاش "
Ali بازدید : 36 یکشنبه 18 اسفند 1392 نظرات (0)

 

کـسـی چـه مـی دانــد ؟

شاید روزی بیاید که حال من هم خوب شود …

هــوا خـــوب شـــود …

عــشــق خــوب شــود …

و تـــــو …

 

خــــوب مــن شـــوی !

تعداد صفحات : 14

درباره ما
سلام امیدوارم لحظات خوبی رو توی سایت بگذرونین میتونین عضو بشین و از مطالب استفاده کنین دوستاینی ک دوس دارن تو این سایت همرام باشن میتونن عضو بشن و ب اسمه خودشون مطلب بذارن نظر یادتون نره ایمیل~~~>conficker110@yahoo.com ممنون مدیر سایت
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 135
  • کل نظرات : 69
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 18
  • آی پی امروز : 34
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 38
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 60
  • بازدید ماه : 49
  • بازدید سال : 302
  • بازدید کلی : 18,239
  • کدهای اختصاصی