حکـــــــــــــــــــــایت من…
حکایت کسی بود که عاشق دریا بود اما قایقـــــــــــــــــــــی نداشت…
دلباخته سفر بود اما همسفـــــــــــــــــــــر نداشت…
حکایت کسی بود که زجر کشید اما ضجـــــــــــــــــــــه نزد…
زخم داشت اما ننالیـــــــــــــــــــــد…
گریه کرد اما اشک نریخـــــــــــــــــت…
حکایت من حکایت کسی بود کـــــــــــــــــــــه…
پر از فریاد بود اما سکوت کرد تا همه ی صداها را بشنـــــــــــــــــــــود…
عقل گفت:به مسافر دل بستن خطاست
دل گفت:همه رفتنی اند.....
تا حالا براتون پیش اومده در اوج عصبانیت ودعوا باز حس کنی که چقد دوسش داری
اخ که نمیدونی باید بری یا خفش کنی یا بپری بغلش بوسش کنی....
امیدوارم با هر دونه برفی که می باره به غصه از دلت پاک بشه
آرزو میکنم غمهای دلت پاک بشه
آرزو میکنم غمهای دلت برن زیر برف زمستون و دلت همیشه سفید و بدون غم بمونه
فانتزی من اینه یه روز بخوابم و بیدار شم و ببینم بزرگ شدم، زن و بچه دارم خونه و ماشین دارم بعد یه شرکت دارم....آدم خَیِّر و باحالی شدم .....ورزشکار و خوش تیپ هم هستم.....بعد مث بچه آدم زندگی مو بکنم.....
جون داداش پوسیدیم از بس به این ارزو های تکراری فک کردیم و واسش سگ دو زدیم...
وقتی می آمدی حیاط پر می شد از عطر ترنج
حالا تو رفته ای...
و فقط رنج مانده است
عشق کلید شهر قلب است
به شرط اینکه دلت هرز نباشد
که با هر کلیدی بااز شود
دردناک است دوست بداری و گمان کنی دوستت دارند
حال آنکه او یگانه هستی تو باشد و تو یکی از هزاران لذت او …
تو رفته‌ای
و من از تنهایی
ککَم هم نمی‌گزد دیگر!
حالا باز هم بگو دروغ گفتن بلد نیستی!
هيچ وقت اخلاق گند كسي رو به خاطر قيافه ي خوبش تحمل نكن
تعداد صفحات : 14
دانلود آهنگ یاس وصیت نامه
پشت دریاها