loading...
سایت عاشقانه
Ali بازدید : 42 سه شنبه 29 مرداد 1392 نظرات (0)

http:///images/00385574074974857507.jpg

روزی مانی کزروس به کوروش بزرگ گفت چرا از غنیمت های جنگی چیزی را برای خود بر نمی داری و همه را به سربازانت می بخشی. کوروش گفت اگر غنیمت های جنگی را نمی بخشیدیم الان دارایی من چقدر بود ؟ گزروس عددی را با معیار آن زمان گفت. کوروش یکی از سربازانش را صدا زد و گفت برو به مردم بگو کوروش برای امری به مقداری پول و طلا نیاز دارد. سرباز در بین مردم جار زد و سخن کوروش را به گوششان رسانید. مردم هرچه در توان داشتند برای کوروش فرستادند. وقتی که مالهای گرد آوری شده را حساب کردند ، از آنچه کزروس انتظار داشت بسیار بیشتر بود. کوروش رو به کزروس کرد و گفت ، ثروت من اینجاست ...آگر آنها را پیش خود نگه داشته بودم ، همیشه باید نگران آنها بودم

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
سلام امیدوارم لحظات خوبی رو توی سایت بگذرونین میتونین عضو بشین و از مطالب استفاده کنین دوستاینی ک دوس دارن تو این سایت همرام باشن میتونن عضو بشن و ب اسمه خودشون مطلب بذارن نظر یادتون نره ایمیل~~~>conficker110@yahoo.com ممنون مدیر سایت
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 135
  • کل نظرات : 69
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 18
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 4
  • بازدید امروز : 56
  • باردید دیروز : 5
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 79
  • بازدید ماه : 315
  • بازدید سال : 568
  • بازدید کلی : 18,505
  • کدهای اختصاصی